دهی به شام در پائین کوه لکام. (منتهی الارب) (آنندراج). قریه ای است زیر جبل لکّام در نزدیکی مرعش. درب العین به این مکان منسوب است که از آنجا به ’هارونیه’ راه دارد، و آن شهری است لطیف و زیبا در ثغور مصیصه. (از معجم البلدان)
دهی به شام در پائین کوه لکام. (منتهی الارب) (آنندراج). قریه ای است زیر جبل لُکّام در نزدیکی مرعش. درب العین به این مکان منسوب است که از آنجا به ’هارونیه’ راه دارد، و آن شهری است لطیف و زیبا در ثغور مصیصه. (از معجم البلدان)
کوره ای است در نواحی حلب در شام. و ابتدا از نواحی انطاکیه بشمار می رفت و نام آن در شعر متنبی و ابوالعباس صفری آمده است. (از معجم البلدان). شهرستان ی است در سواد حلب. (منتهی الارب)
کوره ای است در نواحی حلب در شام. و ابتدا از نواحی انطاکیه بشمار می رفت و نام آن در شعر متنبی و ابوالعباس صفری آمده است. (از معجم البلدان). شهرستان ی است در سواد حلب. (منتهی الارب)
شهری است در طرف شام که قصبۀ ’بلقاء’ بود. و ’عمان’ را در حدیث حوض غالباً همین شهر دانسته اند. و گویند که شهر دقیانوس همین عمان است و کهف و رقیم در نزدیکی آن قرار دارد و نزد اهل شهر مشهور است. ’ابوعبداﷲ محمد بن احمد بشاری’ در مورد عمان گوید: آن در کنار بادیه قرار گرفته و دارای قری و مزارع است و رستاق و قرای آن ’بلقاء’ است. این شهر مرکز حبوب و انعام میباشد و نهرها و آسیاهای آبی بسیاردارد. و جامع و مسجدی ظریف در قسمت بازار آن واقع است که صحن آن مانند مکه موزاییک با کاشی میباشد. قصرجالوت بر کوهی که بر این شهر مشرف است قرار دارد. ودر این شهر قبر ’أوریاء’ نبی علیه السلام واقع گشته که بر آن مسجدی بنا شده و ملعب سلیمان بن داود علیه السلام نیز بدانجا است. نرخ ارزاق در این شهر ارزان است و میوه های آن فراوان میباشد. ولی مردمان آن جاهل و راههای آن صعب العبورند. (از معجم البلدان یاقوت). و رجوع به لسان العرب و تاج العروس و اقرب الموارد و متن اللغه شود. این شهر اکنون پایتخت کشور اردن هاشمی است. در دامنۀ کوه قرار گرفته و از مراکز مهم تجارتی میباشد. عمان در پایان جنگ بین المللی اول عبارت از قریه ای کوچک بود که چرکسها در آن می زیستند، ولی از زمان تشکیل دولت اردن و انتخاب آن به پایتختی، شروع به آبادی و عمران کرد. جمعیت آن در سال 1333 ه. ش. هشتادهزار تن بوده است. (از الموسوعه العربیه)
شهری است در طرف شام که قصبۀ ’بلقاء’ بود. و ’عمان’ را در حدیث حوض غالباً همین شهر دانسته اند. و گویند که شهر دقیانوس همین عمان است و کهف و رقیم در نزدیکی آن قرار دارد و نزد اهل شهر مشهور است. ’ابوعبداﷲ محمد بن احمد بشاری’ در مورد عمان گوید: آن در کنار بادیه قرار گرفته و دارای قری و مزارع است و رستاق و قرای آن ’بلقاء’ است. این شهر مرکز حبوب و انعام میباشد و نهرها و آسیاهای آبی بسیاردارد. و جامع و مسجدی ظریف در قسمت بازار آن واقع است که صحن آن مانند مکه موزاییک با کاشی میباشد. قصرجالوت بر کوهی که بر این شهر مشرف است قرار دارد. ودر این شهر قبر ’أوریاء’ نبی علیه السلام واقع گشته که بر آن مسجدی بنا شده و مَلْعَب سلیمان بن داود علیه السلام نیز بدانجا است. نرخ ارزاق در این شهر ارزان است و میوه های آن فراوان میباشد. ولی مردمان آن جاهل و راههای آن صعب العبورند. (از معجم البلدان یاقوت). و رجوع به لسان العرب و تاج العروس و اقرب الموارد و متن اللغه شود. این شهر اکنون پایتخت کشور اردن هاشمی است. در دامنۀ کوه قرار گرفته و از مراکز مهم تجارتی میباشد. عمان در پایان جنگ بین المللی اول عبارت از قریه ای کوچک بود که چرکسها در آن می زیستند، ولی از زمان تشکیل دولت اردن و انتخاب آن به پایتختی، شروع به آبادی و عمران کرد. جمعیت آن در سال 1333 هَ. ش. هشتادهزار تن بوده است. (از الموسوعه العربیه)
دهی جزء دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان با 282 تن سکنه. آب آن از چشمه های محلی. محصول آن غلات، بنشن، پشم، لبنیات، گردو و عسل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان با 282 تن سکنه. آب آن از چشمه های محلی. محصول آن غلات، بنشن، پشم، لبنیات، گردو و عسل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
زعرور است. (از تذکرۀ ضریر انطاکی ص 248). این نامی است که به دیاربکر و اربل و جز آن از مردم مشرق (بین النهرین علیا) به زعرور دهند. (از مفردات ابن البیطار). رجوع به زعرور شود
زعرور است. (از تذکرۀ ضریر انطاکی ص 248). این نامی است که به دیاربکر و اربل و جز آن از مردم مشرق (بین النهرین علیا) به زعرور دهند. (از مفردات ابن البیطار). رجوع به زعرور شود
کین ناموس، هنگامی که مجلس مهستان اردوان سوم (اشک هجدهم) را ازسلطنت خلع کردند، کین نام را به پادشاهی برگزیدند ولی وی استعفا کرد و تاج را از سر خود برداشت و دوباره بر سر اردوان نهاد، (از ایران باستان ج 3 ص 2412)
کین ناموس، هنگامی که مجلس مهستان اردوان سوم (اشک هجدهم) را ازسلطنت خلع کردند، کین نام را به پادشاهی برگزیدند ولی وی استعفا کرد و تاج را از سر خود برداشت و دوباره بر سر اردوان نهاد، (از ایران باستان ج 3 ص 2412)
موضع و دهی است میان حلب و انطاکیه، و عکاشه بن عبدالصمد عمی ضریر شاعر، بدانجا منسوب است. (از تاج العروس) (از منتهی الارب). ابن بطلان بغدادی (متوفی در سال 444 هجری قمری در انطاکیه) این شهر را دیده است و آن را چنین توصیف میکند: بلده ای است ازآن روم، بین حلب و انطاکیه. چشمۀ آبی دارد که از آن صید ماهی میشود و آسیایی بر آن میگردد. خوک و زنان بدکاره و خمر بسیار دارد و زنا در آنجا امر رایجی است. این بلده دارای چهار کنیسه و یک جامع است که مخفیانه در آن اذان میگویند... رجوع به تاریخ الحکماء قفطی چ لایپزیک ص 296 شود
موضع و دهی است میان حلب و انطاکیه، و عکاشه بن عبدالصمد عمی ضریر شاعر، بدانجا منسوب است. (از تاج العروس) (از منتهی الارب). ابن بُطلان بغدادی (متوفی در سال 444 هجری قمری در انطاکیه) این شهر را دیده است و آن را چنین توصیف میکند: بلده ای است ازآن روم، بین حلب و انطاکیه. چشمۀ آبی دارد که از آن صید ماهی میشود و آسیایی بر آن میگردد. خوک و زنان بدکاره و خمر بسیار دارد و زنا در آنجا امر رایجی است. این بلده دارای چهار کنیسه و یک جامع است که مخفیانه در آن اذان میگویند... رجوع به تاریخ الحکماء قفطی چ لایپزیک ص 296 شود
نام ناحیه ای است در انتهای شمالی لوا. از سمت شمال محدود است به دیار بکر و از سوی جنوب به ’نفس دیر’ و از سوی خاور به موصل و از سوی باختر به شهرستان حلب. مرکز آن شهری است همنام خود (رأس العین). این ناحیه بسبب قرار گرفتن در مسیر رود خانه خابور و چندین رود خانه دیگر دارای زمینهای سبز وخرم و حاصلخیز است. محصول عمده آن گندم و جو و دیگر حبوب و انواع سبزی و میوه میباشد. در این ناحیه تربیت چهارپایان بویژه شتر و گوسفند معمول است و در حومه شهر 24 آبادی و یک قصبه، آثار و باقیماندۀ بنای چند شهر خرابه وجود دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)
نام ناحیه ای است در انتهای شمالی لوا. از سمت شمال محدود است به دیار بکر و از سوی جنوب به ’نفس دیر’ و از سوی خاور به موصل و از سوی باختر به شهرستان حلب. مرکز آن شهری است همنام خود (رأس العین). این ناحیه بسبب قرار گرفتن در مسیر رود خانه خابور و چندین رود خانه دیگر دارای زمینهای سبز وخرم و حاصلخیز است. محصول عمده آن گندم و جو و دیگر حبوب و انواع سبزی و میوه میباشد. در این ناحیه تربیت چهارپایان بویژه شتر و گوسفند معمول است و در حومه شهر 24 آبادی و یک قصبه، آثار و باقیماندۀ بنای چند شهر خرابه وجود دارد. (از قاموس الاعلام ترکی)